شانگهای دیلی (چین):
اعضای تیم سازمان بهداشت جهانی که 14 روز پیش وارد چین شدند و بهخاطر محدودیتهای کرونایی به قرنطینه رفته بودند، با به پایان رسیدن زمان قرنطینه بزودی پکن را ترک میکنند و به ووهان میروند تا مأموریت خود را درباره چگونگی شیوع ویروس کرونا در این ایالت آغاز کنند.
واشنگتن پست (امریکا):
نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان امریکا در نشست خبری هفتگی خود نگرانیهایش درباره مسائل امنیتی کنگره را اعلام کرد و با تأکید براینکه او و همکارانش در حال تلاش برای ایجادامنیت لازم برای کنگره هستند، گفت که دشمن داخل مجلس مانع از آن میشود که تلاشهای ما بینتیجه بماند.
کامرسانت (روسیه):
دادگاه الکسی ناوالنی پنجشنبه برگزار و در پایان آن اعلام شد مجازات تعیین شده برای او که پیشتر گفته شده بود، 30 روز خواهد بود، به قوت خود باقی است. این جلسه دادرسی بهطور مستقیم از طریق تلویزیون برای مردم روسیه پخش شد. ناوالنی حکم اعلام شده را مسخرهترین سند دنیا دانسته است.
خروش تاریخی کشاورزان معترض در روز ملی هند
هزاران کشاورز هندی دقایقی پس از پایان رژه روز جمهوری هند، با شکستن موانع وارد پایتخت شدند
زهره صفاری
خبرنگار
پس از دو ماه تظاهرات صلحآمیز کشاورزان هندی در واکنش به اصلاحات قانونی دولت «مودی» در حوزه کشاورزی، معترضان با شکستن موانع وارد حریم پایتخت شده و با تصرف بنای قدیمی قلعه سرخ، تاریخیترین اعتراضات در روز ملی هند را رقم زدند.
به گزارش شبکه «الجزیره»، در پی این اعتراضات وسیع که با مداخله پلیس به خشونت کشیده شد و یک کشاورز کشته و حدود 400 مأمور پلیس مجروح شدند، بیش از 1000 مأمور امنیتی در ورودی دهلی نو و ایالت اوتار پراداش مستقر و دو جاده اصلی به پایتخت نیز مسدود شد. اما این تدابیر نه تنها به افزایش امنیت منطقه کمک نکرد که بر خشم کشاورزان کشور نیز افزود. به طوری که بنا بر اعلام منابع محلی پس از اعتراضات روز سهشنبه، بسیاری از کشاورزان از دیگر ایالات هند نیز به صف معترضان پیوسته و برای لغو اصلاحیه جدید قانون مورد اعتراض کشاورزان با تظاهرکنندگان همصدا شدهاند.
براساس اعلام سایت «تایمز هندوستان»، معترضان با وجود اخطار مقامات ایالت اوتار پراداش در منطقه مرزی «قاضی پور» حدفاصل اوتار پراداش و دهلی نو مستقر شده و حتی در دو روز گذشته قصد ورود به منطقه را داشتند که با شماری از مردم محلی نیز درگیر شدند. پلیس نیز با تشدید درگیریها وارد عمل شد و با پرتاب گاز اشک آور اقدام به کنترل شرایط داشت.
بهگزارش «نیویورک تایمز»، یک روز پس از رویدادهای روز ملی هند در دهلی نو، گروهی ازکشاورزان به چادرهای برپاشده در حومه شهر بازگشتند و اعلام کردند که با قدرت بیشتری به اعتراضات شان ادامه میدهند. این در حالی است که با اعلام رهبران اتحادیه کشاورزان، پیاده روی معترضان بهسمت پارلمان آن هم در اول فوریه(13 بهمن) و همزمان با تصویب بودجه در هراس از آشوبی دیگر از سوی رهبران معترضان به حالت تعلیق درآمده است. در همین حال با وجود سکوت دولت «مودی» به شرایط آشفته پایتخت، بسیاری از ریش سفیدان روستاهای مهم هند در حمایت از کشاورزان به پا خاستهاند. چراکه قوانین مورد اعتراض کشاورزان در حالی از سوی دولت بهعنوان راهکاری مؤثر در اقتصاد کشور تلقی میشود که بیش از 60 درصد جمعیت یک میلیارد و 300 میلیون نفری هند وابسته به کشاورزی هستند و این حوزه 15 درصد درآمد داخلی این کشور را تأمین میکند. پساز شیوع ویروس کرونا بسیاری از روستاییان در شهرها بیکار شده و به روستاها بازگشتند و همین امر در رونق کشاورزی تأثیر بسزایی داشت. با این حال با وضع قوانین جدید مربوط به فروش، کشاورزان معتقدند قیمتگذاری و ذخیرهسازی محصولات کاهش یافته و با ورود شرکتهای خصوصی و کنار کشیدن دولت در قیمتگذاری و تضمین فروش، امتیاز 10 ساله آنها برای تضمین قیمت، از دست رفته و معیشت آنها را با مشکلاتی روبهرو میکند.
به نوشته «بیبیسی»، گرچه اقتصاددانان و کارشناسان هندی نیز بر اصلاح قوانین حاکم بر کشاورزی تأکید دارند اما منتقدان دولت معتقدند اینکه این قوانین بدون مشورت با کشاورزان وضع شده است، زمینه ساز مشکلات امروز هند است.
پایان تظاهرات صلح آمیز
روز سهشنبه هزاران معترض هندی با مجوزی که از پلیس دریافت کرده بودند، سوار بر تراکتورهایشان در حومه شهر مستقر بودند اما زمان کوتاهی از پایان رژه روز جمهوری نگذشته بود که ناگهان شرایط تغییر کرد و کشاورزان معترض با شکستن موانع و در حالی که برخی تبر، شمشیر و... در دست داشتند و بسیاری نیز ماسک نزده بودند، وارد پایتخت شده و با پلیس درگیر شدند. این شرایط پلیس ضدشورش را به میدان کشاند و هزاران نیروی امنیتی با اسلحههای تمام اتوماتیک در مسیر جادههای ورودی مانع پیشروی تظاهرکنندگان شدند. اما در این میان با تشدید درگیریها و پرتاب گاز اشک آور، یکی از کشاورزان کشته و شمار زیادی از مأموران پلیس و معترضان زخمی شدند.براساس گزارش شبکههای محلی، کشاورزان معترض با قرار دادن جسد معترض کشته شده در مسیر حرکت مأموران پلیس، شلیک گلوله را عامل مرگ او اعلام کردند. این در حالی بود که پلیس واژگونی تراکتور را دلیل این حادثه خوانده است. همزمان بسیاری از معترضان با شکستن موانع امنیتی در قلعه سرخ هند با بالا رفتن از دیوارها و گنبدهای قلعه آن را تصرف کردند و پرچم خود را در کنار پرچم کشور به اهتزار درآوردند. این اشغال با ورود پلیس به این بنای تاریخی تمام شد. دولت هند در هراس از تشدید ناآرامیها با اختلال در شبکههای اینترنت امکان برقراری ارتباط با منطقه را قطع کرده بود.
چالش «مودی» و دولت هند
آنچه مسلم است جنبش کشاورزان چالشی جدی پیش روی «نارندرا مؤدی» نخستوزیر فعلی هند قرار داده است؛ شرایطی که هیچ یک از اسلافش با آن روبهرو نبودند. چراکه اتفاقات اخیر بهانه خوبی به احزاب اپوزیسیون برای انتقاد از نخستوزیر داده است و آنها در جبهه حامیان معترضان درآمدهاند. این شرایط اما زمانی برای دولت فعلی هند بحرانیتر شده است که رهبران گروههای کشاورزی در مصاحبههای تلویزیونی، آشوب روز سهشنبه را دسیسه مزدوران دولت دانستند که با نفوذ در میان تظاهرکنندگان مشروعیت اعتراضات صلحآمیز را زیر سؤال بردهاند.
این در حالی است که به گزارش سخنگوی پلیس دهلی نیز در جریان تظاهرات بزرگ اخیر هند بیش از 22 مجرم سابقه دار که با لباس کشاورزان در میان آنها رخنه کرده بودند، دستگیر شدهاند. حدود 400 افسر پلیس مجروح، 428 تا از موانع شکسته و 30 خودروی پلیس نیز در جریان خشونتها تخریب شده است. اما به باور تحلیلگران «نیویورک تایمز»، سکوت دولت مودی در برابر اتفاقات پیش آمده و حتی اتهامات وارد شده، پنهان نگه داشتن استراتژی بعدی برای مقابله با شرایط جدید دانستهاند.
اعتراض پاکستان به اتهامات دولت هند
در حالی که دولت نخستوزیر مودی همچنان بر تداوم اصلاحات قانون کشاورزی تأکید دارد، آنها با فرافکنی علاوه بر متهم کردن معترضان به آشوب، انگشت اتهام خود را به سمت پاکستان و چین برای تهییج معترضان و بر هم زدن امنیت هند گرفتهاند.
اما بهگزارش «آناتولی»، این اتهامات با واکنش وزارت خارجه پاکستان روبهرو شد. به طوری که «حافظ چودری»، سخنگوی وزارت خارجه این کشور با غیرمسئولانه و بیاساس خواندن اتهامات گفت: «حزب نخستوزیر هند در حالی چین و پاکستان را پشت صحنه این اعتراضات وسیع میداند که این اتهام بیاساس و غیرمسئولانه، تنها ماهیت واقعی حزب پشتوانه دولت را نشان داده است. حزبی که برای حفظ منافع داخلی همسایگانش را سرزنش میکند. بههمین دلیل نیز همواره میگوییم که در هند بهجای دموکراسی، افراط گرایی حزب نخستوزیر حاکم است.»
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
در خطر قرار گرفتن منافع ملی
تصمیم گرفتیم بیانیهای را صادر کنیم و در ادامه پمپئو به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهد اما بحثهای زیادی درباره زمان انتشار متن این بیانیه وجود داشت و نمیدانستیم که آن را قبل از مراسم سالانه عفو بوقلمون توسط رئیس جمهوری در روز شکرگزاری یا بعد از این مراسم منتشر کنیم. متأسفم جناب ولیعهد، ولی ما هم اولویتهای خود را داریم! من همان روز با وزیر خارجه ترکیه نیز دیدار کردم که اتفاق تصادفی دیگری بود (ظاهراً بولتون به این دلیل از دیدار با وزیرخارجه ترکیه بهعنوان اتفاقی تصادفی یاد میکند که در انگلیسی اسم کشور ترکیه و اسم بوقلمون به یک شکل -Turkey- نوشته میشود). در نهایت پمپئو و ترامپ مشترکاً به سؤالات پاسخ دادند. ترامپ میخواست به هر ترتیب این وظیفه را خودش انجام دهد. این یک نمایش ترامپی تمام عیار بود که ماهیت آن برای همه بجز سناتور رَند پال روشن بود. پال در توئیتی نوشت که او فکر میکند من متن بیانیه را نوشته ام!
در چنین شرایط دشوار ژئوپلیتیکی، رویکرد ترامپ تنها رویکرد معقول و واقع بینانه بود. هیچ کس قتل خاشقجی را توجیه نکرد و افراد معدودی نسبت به اینکه این قتل یک اشتباه جدی بود، شک و تردید داشتند. پادشاهی سعودی، بن سلمان و خاشقجی را دوست داشته باشیم یا نه، منافع ملی ما در سطحی گسترده در معرض خطر بود. قطع حمایت از عربستان سعودی، بلافاصله واکنش سوء دشمنان ما در منطقه را بر میانگیخت و آنها تلاش میکردند از وضعیت موجود به ضرر ما استفاده کنند. پوتین 23 اکتبر به صراحت به من گفته بود اگر امریکا به عربستان سلاح نفروشد، روسیه این کار را خواهد کرد (فصل 6 را ببینید). ترامپ الزاماً براساس واقعیتهای ژئواستراتژیک تصمیمگیری نمیکرد بلکه تصمیمات او بر اساس تأثیر مستقیم فروش سلاح (به عربستان) در اشتغالزایی در امریکا بود و در نهایت هم در این موضوع تصمیم درستی گرفت. این رویکرد او درست منطبق با همان نتیجهگیری ای است که «جین کرک پاتریک» سفیر پیشین امریکا در سازمان ملل در مقاله نمادینش در سال 1979 تحت عنوان «حکومتهای دیکتاتوری و معیارهای دوگانه» داشت: «آرمانخواهی لیبرالی حتماً لازم نیست شبیه مازوخیسم (خودآزاری) باشد و همچنین آرمانخواهی لزوماً نباید با دفاع از آزادی و منافع ملی ناسازگار باشد.»
٭٭٭
نحوه مدیریت نیروی انسانی که نقش مهمی نیز در سیاستگذاریها دارد، بعد از انتخابات کنگره در نوامبر 2018 حکایت از تغییراتی چشمگیر و عجیب و غریب داشت. برای مثال جیمز متیس و کارکنانش ماهرانه روابط با رسانهها را تحت کنترل داشتند و متیس با دقت تمام خود را بهعنوان «ادیبی سلحشور» نزد افکار عمومی جا میزد. یکی از داستانهایی که مطمئن بودم رسانهها درباره آن چیزی نشنیده بودند ماجرایی بود که ترامپ 25 ماه مه بعد از سخنرانی در مراسم فارغالتحصیلی آکادمی نیروی دریایی و در مسیر بازگشت از آناپولیس با بالگرد اختصاصی رئیس جمهوری (مارین وان) تعریف کرد. ترامپ گفت متیس درباره یکی از مناظرههای وی با هیلاری کلینتون در انتخابات 2016 گفته بود: «این شجاعانهترین کاری بود که او تاکنون از کسی دیده بود.» این مناظره درست چند روز بعد از انتشار اخبار و گزارشهای متعدد در رسانهها درباره ویدئوی موسوم به «دسترسی به هالیوود» برگزار شد. در این ویدئو که اولین بار روزنامه واشنگتن پست آن را علنی کرد ترامپ حرفهای رکیکی در مورد زنان زده بود که بازتاب بسیار بدی داشت.اهمیت چنین جمله چاپلوسانهای در این بود که متیس بهعنوان یک مقام نظامی کارکشته آن را گفته بود. البته این احتمال هم وجود داشت که ترامپ این حرف را از خودش درآورده باشد؛ در غیر این صورت چنین لحنی نشان میداد که متیس بخوبی میداند چگونه باید چاپلوسی کند.بدون شک در تابستان سال 2018 متیس در وضعیت دشواری به سر میبرد و هر چه به پایان سال نزدیکتر میشدیم، موقعیت او ضعیفتر هم میشد. ترامپ روز یکشنبه 16 سپتامبر ساعت 45 و 9 دقیقه، با من تماس گرفت تا بپرسد آیا مقاله نیویورک تایمز را درباره متیس، مشاهده کردهام و از من خواست آن را با دقت بخوانم. گفتم بله مقاله را دیده ام. ترامپ گفت: «آن را نمیپسندم. متیس همیشه از این کارها میکند.» گفتم: «بهنظر من این مقاله بسیار در حق خانم میرا ریکاردل معاون مشاور امنیت ملی بیانصافی کرده که این امر احتمالاً بهدلیل دشمنی او با متیس در نخستین روزهای حضورش در کاخ سفید بوده است.» ریکاردل در برابر تلاشهای متیس برای استخدام دموکراتهای غیر همسو با نظرات ترامپ، مقاومت کرده بود. ترامپ پرسید، «ریکاردل به رکس (تیلرسون) نیز اجازه نداد برخی از افراد مورد نظر خود را به خدمت بگیرد، درست است؟» اظهارات ترامپ صحت داشت. او دوباره پرسید: «نظرت درباره متیس چیست؟» این سؤال دقیقاً در چارچوب سبک مدیریتی ترامپ بود و تقریباً هیچ کس هم باور نداشت چنین رفتاری باعث تقویت اعتماد و اطمینان بین زیردستان شود. او همیشه کارش همین بود. البته فقط یک احمق ممکن بود تصور کند که وقتی ترامپ از او درباره دیگران میپرسد از دیگران درباره او سؤال نکند. نصفه و نیمه پاسخش را دادم؛ پاسخی که هم مهم بود و هم درست. گفتم:متیس «درانجام ندادن کاری که نمیخواهد انجام دهد، حرفهای است» و «او فکر میکند که نظراتش خیلی خوب است.» با گفتن این جمله، سفره دل رئیس جمهوری باز شد و توضیح داد که به متیس اعتماد ندارد و از گزارشهای رسانهها درباره اینکه متیس او را دور میزند، خسته شده است. نمیخواستم این را به ترامپ بگویم اما این بزرگترین زخمی بود که از سوی «محور بزرگان» وارد میشد. آنها خود را بسیار باهوش فرض میکردند و میخواستند این را به جهان تفهیم کنند و ترامپ قدرت درک این نکته را نداشت، هر چند که محور بزرگان آن قدرها هم که فکر میکردند باهوش نبودند.
ادامه از صفحه اول
آنها نمیدانند که در هیاهوی بزرگنماییها و نارسایینماییها بیش از دولت مستقر، همه در ذهن مردم تخریب میشوند.
۱- در کنار این موضوع اتفاقی در هفته گذشته رخ داد که میخواهم در این یادداشت به آن هم اشاره کنم. با شکایت از وزیر ارتباطات، رئیسجمهوری از ایشان دفاع کرد. پس از آن دو گزاره مطرح شد که یکی به حیطه اختیارات رئیسجمهوری در برعهده گرفتن مسئولیت حفاظت از آزادیهای قانونی مردم در فضای مجازی و دیگری حمله به رئیسجمهوری و دولت برای پاسخگویی درباره گرانی مرغ و تخم مرغ به جای دفاع از وزیر ارتباطات بازمیگردد. برخی روزنامهها و سایتها نیز با تیترها و نوشتههای خود و اشاره به پاسخگویی و محاکمه و... و همچنین برخی تریبوندارها نیز همانند برخی چهرههای شناخته شده یک جریان سعی کردند وارد این نزاع بیهوده شوند.
اولاً رئیس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی صلاحیت دارد درباره تضییع حقوق مردم سخن بگوید و اخطار بدهد و اتفاقاً همانطور که درمورد مرغ و گوشت، رشد و توسعه کشور از ارتباطات زمینی و دریایی و هوایی مسئول است، مسئول حفاظت از شاهراههای ارتباطی و پهنای باند نیز هست و در مقابل وزیر خود نیز وظیفه حمایتی دارد. اینکه حیطه اختیارات عالیترین مقام بعد از رهبری و مسئول اجرایی کشور را در تأمین مرغ و تخم مرغ مردم خلاصه کنیم، قطعاً یک برداشت نارسا و یک بدعت نادرست است. امروز و در دوره پاندمی کرونا و آموزش مجازی و کسبوکارهای اینترنتی است که اهمیت تأکید دولت بر گسترش پهنای باند مشخص میشود. پهنای باند صرفاً برای شبکههای اجتماعی داخلی نیز بسیار فراتر از نیاز و مصرف این شبکههاست. زیرساخت فعلی برای شبکههای اجتماعی داخلی مانند جادهای با ۱۰ باند است که گفته میشود تنها از یک باند آن استفاده شود! ثانیاً حق انتخاب شهروندان در کجای این تصمیمگیریها قرار دارد؟ فرض کنیم پیامرسان ایرانی بهترین پیامرسان جهان باشد؛ اما شهروندان نخواهند به دلیل نقصان این پلتفرمها و پاسخ ندادن به نیازهایشان از آن استفاده کنند، موضع ما چه باید باشد؟ آیا باز هم باید با اعمال تصمیم درباره اختصاص پهنای باند به شبکههای اجتماعی داخلی، از ابزارهای خود برای تغییر خواست مردم استفاده کنیم؟ نکته دیگر اینکه اگر بر این واقعیت اجماع وجود دارد که تمام ارکان، حامی رونق کسب و کار در فضای مجازی هستند، پس بهتر است چالشهای پیش پا افتاده در این عرصه را زودتر حل کنیم. هنوز یک کسبوکار اینترنتی به هر بهانهای دچار مشکل میشود. کسبوکارهای بزرگ را گاه برای یک شکایت چند ده هزارتومانی با مشکل مواجه میکنند. هنوز قانونی برای پلتفرمها در کشور وجود ندارد. هنوز بدیهیترین اصل شکلگیری پلتفرمها در ابهام است. در تمام پلتفرمها و از جمله شبکههای اجتماعی باید میان مسئولیت تولیدکننده محتوا (عرضهکننده) با مالک پلتفرم تفکیک قائل شد؛ امری بدیهی که هنوز در ایران در ابهام مانده است. رئیسجمهوری مثال زد اگر وزیر راه، جاده و اتوبان درست کرده و در این اتوبان تصادف شود، آیا وزیر راه را باید احضار کنند یا پلیس باید مراقبت کند؟ وظایف خودِ راننده را میخواهیم به گردن وزیر راه بگذاریم؟ مثال را بازتر کنیم: اگر در کنار جاده غذایی غیربهداشتی عرضه شود، نظارت بر بهداشت آن واحد صنفی بر عهده وزارت راه است یا وزارت بهداشت؟
اینها همان وظایف مشترک ارکان حاکمیتی است که در این شرایط سخت باید آن را به راهحلی برای تأمین نیازهای مردم و سهولت کسبوکار آنها تبدیل کرد. مردم به همان میزان که دولت را مسئول و پاسخگو میدانند، به همان میزان از مجلس و قوه قضائیه نیز انتظار دارند تا برای رفع این ابهامات و مشکلات همیاری کنند.
۲- بازگردیم به موضوع مقاله. سالهاست عدهای در کشور، بسیار غیرمسئولانه و صرفاً با هدفی سیاسی چشمان خود را بر واقعیتهای بینالمللی و تأثیر آن بر اقتصاد بستهاند و همانطور که به ۱۴۰۰ هم نزدیک میشویم، این ندیدهانگاریها روز به روز ابعادی جدید مییابد. این جریان به رغم اینکه دولت و جریانهای غیر از خود در کشور را متهم به گرایش به غرب یا نرمش در مقابل امریکا میکنند، در یک چرخه تبلیغاتی، امریکا را به کنار گذاشته و هر چه فریاد داشتهاند بر سر دولت میکشند! بخوبی به یاد دارم بعد از سال ۹۷ این بحثها در دولت مطرح شد که بخشی از عواقب تحریم بر زندگی مردم توسط دولت بیان شود تا پاسخ اتهامات و ابهامات ناروا داده شود. اما گفته شد چنانکه همواره باید برای رفع تحریم کوشید اما نباید کام مردم را تلخ کرد و دیگر اینکه جلوی سوءاستفاده دشمنان از جمله ترامپ که همزمان فروپاشی ذهنی جامعه را دنبال میکردند، گرفت. بنابراین هیچ وقت واقعیت تحریم برای حفظ مصالح ملی بیان نشد اما این موضوع باعث شده منتقدان دولت و منتظران ۱۴۰۰ با تیترهای روزنامهها و سخنان خود حتی دست به یک درصدبندی از مقصر زده و بدون اذعان به اینکه تا سال ۹۷ همین دولت در یک وضعیت اقتصادی با رشد و اشتغال مناسب کشور را اداره میکرد و این تحریم است که موجب نابسامانی شده، یکسره به دولت حمله کنند و امروز هم در توئیتهای پیاپی و مقالات و تریبونها از رئیسجمهوری میخواهند اگر قصد پاسخگویی دارد به جای فضای مجازی و پهنای باند، درباره وضع اقتصادی پاسخ دهد. این در حالی است که پیش از این، مسئولان دولت قبلی امریکا مفتخرانه مسئولیت تلاطم اقتصاد ایران و سقوط ارزش پول ملی را بواسطه تحریم ها برعهده گرفتهاند اما حیرتآور است که نه تنها در آن سالهایی که ملت ما زیر بمباران تحریم در تنگنای معیشت و آرامش روانی بودند بلکه امروز هم که آن دولت غیرانسانی امریکا به زبالهدان تاریخ سپرده شده، این عده حاضر نیستند درباره جنایت سازمان یافته تحریم و آثار مخرب آن بر اقتصاد کشور لب بگشایند و چه فرصتی بهتر از این که با سوار شدن بر اسب مراد تحریم، دولت را به کنج بکشانند و همسو با تحریمگران، تا جایی که در توان دارند به آن حمله کنند. هرچند مقامات پیشین امریکا بیپرده مسئولیت این وحشتآفرینی اقتصادی را برای مردم ایران برعهده گرفتهاند اما هنوز منتظریم آنهایی که در داخل کشور به دلایل تنگنظرانه سیاسی در برابر این خباثت سکوت کردند و به جای آن بر طبل ناکارآمدی دولت کوبیدند نیز مسئولیت خود را در رنج مردم بپذیرند. بارها در یادداشتهای هفتگی و نشستهای خبری اشاره کردم که هیچ دولتی نمیتواند بگوید که من عاری از خطا هستم، کمااینکه نه در دولتهای گذشته و آینده نه در دولتهای جهان و نه در میان نهادها و قوا کسی نمیتواند بگوید من بدون نقص هستم؛ اما این انصاف نیست ما مصائب دولت را نادیده گرفته و در زمانی که بهترین فرصت تاریخی برای احقاق حقوق ملت فراهم شده و نتیجه مقاومت اقتصادی مردم قابل رؤیت است، با نگاه صرف به مسائل سیاسی داخلی یک روز از شکست ترامپ به طور تلویحی ناخشنود شویم سپس با نگرانی از تأثیر گشایش وضع زندگی مردم بر انتخابات آینده بگوییم و بکوشیم هیچ گشایشی هم ایجاد نخواهد شد و حتی بسیار جسورانه و بیمنطق دولت را به کنار گذاشتن ارز و گشایش بازار با روی کار آمدن بایدن متهم میکنند! این روزها هر کسی با هر گرایش سیاسی باید به مسئولیت اخلاقی خود عمل کند که امروز روح و روان جامعه را باید مقاوم نگه داشت و کمک کرد دولت ثمره شیرین مقاومت را بتواند به کام جامعه بچشاند.